نان های محلی
نان لواش مخصوص كه با سبزیجات كوهی بخصوص پیازچه و پنیر درست می شود.
انوع نان محلی:
نان لواش ساده /نان تافتون معمولی/ نان تافتون مخصوص كه با كره یا روغن حیوانی و سبزیجات طبخ می شود/ نان قلفتی كه بیشتر با جزقاله با روغن زرد درست می شود / نان فطیر معمولی/ نان فطیر روغنی
اشكنه های محلی كه سرشار از پروتئین هاست
بلغور شیر (تركیبات ابتدایی: شیر و بلغور گندم)، كشك زرد یا غلور ترش (تركیبات ابتدایی: شیر، ماست و زردچوبه ،(كشك سفید یا قروت (تركیبات ابتدایی: ماست چكیده پر چرب و كم چرب)
اشكنه قورمه ،اشكنه تخم مرغ، كمه جوش، گوره ماست
علاوه بر اینها خوراك هایی چون عدسی، لوبیا و بلغور نیز مرسوم است
پلوها
رشته پلو با گوشت معمولی (خوشتلی پلو)/ استانبولی با ترکیبات بلغور، گندم، برنج و قورمه (بلغور پلو)/ قورمه سبزی که به جای گوشت تازه از گوشت قورمه شده استفاده می شود
علاوه بر آنان اقسام پلوها چون قیمه، مرغ پلو و... در این منطقه طبخ می شود.
آش ها
انواع آش ها: آش کشک (قروت) / آش رشته (خوشتلی) / اماچ / آش لخشک مخصوص که با خمیر تازه دست می شود / آش خِلوََک که با تکه های خمیر تازه درست می شود / آش زیربار (زیربار شبیه زرشک است اما دانه دار و ترش) / آش قره قورت / آش بلغور و برنج.
آش قره میغ
این آش را در روستای دورنگر درگز خراسان می پزند. قره میغ نوعی زرشك كوهی است كه در كوهستان های اطراف روستای دورنگر دره گز می روید .با این زرشك آشی می پزند كه به آن آش قره میغ گویند. برای پختن آش قره میغ ابتدا مقداری برنج را می جوشانند بعد نخود و لوبیا و عدس را می پزند. قره میغ را هم می جوشانند و از صافی می گذرانند و هسته اش را می گیرند. آنگاه آب قره میغ را به برنج و حبوبات اضافه می کنند و می گذارند خوب بپزد و جا بیافتد. آخر سرهم سر پیاز داغ به آن می زنند و در كاسه می کشند و سر سفرهی افطار می گذارند.
آش لخشك
نوعى آش رشته است بى بنشن و بقولات، رشته را نازك و پهن مى برند و با سبزى و مختلفات مى پزند و چاشنیش كشك است و گاه سیرداغ هم بر سرى دارد. روى آن قیمه هم مى ریزند .گویا اصلاً این آش غذاى تركان بوده، نام تركیش »تتماج« است بر وزن »افتاد«. در قدیم ها رشته و لاخشه بُرى در مشهد كار اختصاصى زن ها بود؛ همه نمی توانستند خوب بِبُرند. زنان رشته برُ به خانه ها می رفتند و روزى یا بیشتر را به كار برش می پرداختند.
آش اماج
آشى است نظیر شولى یزدی ها، البته بى سركه و چغندر. سبزى و عدس و آب را بار می گذارند، عدس كه پخته شد، آرد را اماج می کنند و در دیگ مى ریزند .مزه خامى و فطیرى خمیر كه رفع شد، پیاز داغ و نعنا داغ در آن مى ریزن. جوشى كه خورد، غذا آماده خوردن است .آش اماج و آش لخشه غذاى كاملى نیست، پیش غذایى است كه لختى قبل از ناهار و در واقع براى رفع یا پیشگیرى كسالت و تنبلى جهاز هاضمه خورده مى شود.
آش سوزمه
رشته باریك بریده و برشته را در دیگ می ریزند با كمى آب می پزند تا مزه خامیش برود. بعد مثل برنج در سبد صاف مى كنند و دم می کنند. پس از اینکه دم كشید سر سفره می آورند. ظرف هاى روغن گداخته و داغ و نیز كشك و نعنا داغ را هم آماده كرده اند، درهم می کنند و بسم ا...
آش جوشبره
در غیاث اللغات آمده: جوش ببره، طعامى است كه از آرد و فطیر سازنده و قیمه درآن ریزند. در امثال عامیانه مردم مشهد یك بیت سعدى را تغییر داده در موارد مناسب به كار مى برند، بدین گونه:
یا مخور با فیلبانان جوش بره یا بناكن ناخنای فیل توش بره
آبگوشت ها
آبگوشت با گوشت گوسفندی درست می شود.
آبگوشت كله و پاچه.
آبگوشت با گوشت پرندگان كه بیشتر از كبوتر، خروس، مرغ و بوقلمون درست می شود.
دیگچه
غذاى خوشمزه اى است، خاص مشهد. نوعى شیر برنج است اما با چند تفاوت: برشته و مغز پخت باید بشود، سفت باید بشود، شكر و شیرینى و زعفران و گلاب و هل را در خود شیر به بار می آورند و دَم می کنند و به كار می برند، به سفره می رسانند. این غذا را غالباً نذر امام حسن می کنند و بیشتر همچنانکه شله زرد نذر اربعین است روز قتل امام حسن از نذرهاى عمومى است.
چنگالى
روغن را داغ می کنند، در آن نان بیات) خاصه بیات تا ترد باشد( خرد می کنند و با شكر یا شیره نبات یا نوعى شیرینى دیگر به بار می آورند، با چنگ و مشت آن را می ورزند، می خورند. مردم مشهد به مناسبت چنگ مالى شدن این غذا نامش را چنگال گذاشته اند، اما در لغتنامه دیوان بسحق اطعمه و بعضى جاهاى دیگر چنگال نامیده شده، بدین شرح: چنگال، نانى كه در روغن خرد بشكنند و بمالند و قدرى شیرینى بدان زنند. بسحق مثنوى كوتاهى درباره این غذا دارد به نام اسرار چنگال. پس از مقدمه مثنوى هر كدام از اجزاى چنگالى )خرما و روغن و نان( سرگذشت خود را مى گویند و ترجیع كلامشان این است:
این زمان در چنگِ چنگالم اسیر می خورم مالش زِهر برنا و پیر
چنگِ چنگالی مرا دارد بدست گوش مالم می دهد هرجا که هست
تاریخ بروزرسانی: 31 اردیبهشت 1402